چكيده مطلب:
مد چيست؟ بررسي تاريخچه پيدايش مد. تعريف دمده . معاني و تفاوت اصطلاحات استايل ، ترند ، مد يا فشن .مدگرايي چيست؟ معرفي استايل يونيفرم،اهميت استايل. سايت اوكي مد در اين مطلب به اين پرسش ها پاسخ داده است.
مد چيست؟
مد پديده اي است مخصوص جوامع انساني كه با مفهوم مدرنيسم ارتباط تگاتنگ و نزديكي دارد. درواقع مد با مدرن شدن جامعه بشري به وجود آمده، چرا كه در اعصار گذشته مد و مدگرايي در بين مردم جايگاه امروز را نداشته است. هرچند كه با نگاهي به تاريخ ميتوان اين پديده را در ميان تمدن هاي بزرگ دنيا مشاهده كرد؛ آنچنان كه ويل دورانت در اين باره مي نويسد: «اگر زنان قديم مصر اكنون دوباره به دنيا مي آمدند، نيازي نداشتند كه رنگ كردن، روغن زدن به سر و صورت و آراسته شدن به جواهر را از زنان امروز بياموزند!» اما بعد از عصر رنسانس و انقلاب صنعتي، با تحول در نوع و شيوه زندگي مردم به مرور شاهديم كه پديده مد در زندگي شهرنشينان رسوخ كرده و به عنوان نوعي خرده فرهنگ جلوه ميكند. اين پديده تا جايي پيشرفت كرد كه در برخي جوامع، تقليد نكردن از آن به منزله عقب ماندن از زندگي محسوب مي شود!
تعريف مد :
مد كلمهاي فرانسوي است كه البته در انگليسي نيز از آن استفاده مي شود. مد را در يك بيان ساده مي توان به درك خواص ظاهري لباس و شناخت موقعيت اجتماع نسبت به پوشش افراد دانست. در اصطلاح، عبارت است از روش و طريقهاي موقتي كه براساس ذوق و سليقه افراد يك جامعه و سبك زندگي آنها گفته مي شود. ريشه اصلي كلمه مد ، به لاتين و شايد قبل از لاتين به رم باستان برميگردد .در ترجمهي مد ميتوان گفت آن چيزي كه در جريان و رايج است يا ميگويند چيزي كه تعلق به روز دارد و خيلي جديد است واژه مد در لغتبه معناي سليقه، روش و اسلوب به كار ميرود و مد را مي توان در شكل لباس پوشيدن، معاشرت و تزيين و نوع آداب پذيرايي و معماري خانه و صنعت پوشاك به كار برد.مد در همه موارد زندگي ما استفاده مي شود. در كشورمان طي چند سال گذشته حركتهاي بسيار ارزشمند و ماندگار در ارتباط با نهادينه كردن فرهنگ «مد» انجام داده است. هيچ چيز به زيبايي زيستن در زمان حال نيست و واژه آخرين مد در واقع تلاشي است براي به روز كردن شيوه هاي زندگي كردن و توجه به مد، گاهي به عنوان تلاشي براي سازگار شدن با محيط اطراف، برقراري ارتباط و تجلي احساسات شخصي تلقي مي شود.
نظام سرمايه داري با استفاده از شيوه هاي مختلف، به دنبال ايجاد كردن همبستگي اجتماعي و پيوند ميان افراد است. از اين حيث نظام براي اينكه بقا و دوام كاركردي خويش را تضمين نمايد، به توده سازي و همانند نمودن افراد بر اساس خلق نيازهاي كاذب و طفره رفتن از ارضاي نيازهاي راستين و حقيقي آنان دست ميزند.
نيازهاي حقيقي نيازهايي هستند كه ارضاي آنها به رشد و شكوفايي استعدادهاي فردي منجر شده و موجب تقويت استعدادهاي انساني درخور مي گردد؛ اما در چرخه مدگرايي انسان هايي كه كمتر به چرايي و علت اعمال خود مي انديشند، بلكه چگونگي دستيابي به هدف برايشان اولويت دارد، به استفاده از اجناس لوكس، لباس هاي غيرمتعارف و حتي افكار تهي از ارزش هاي اجتماعي مبادرت مي كنند.
پيروي كردن صرف از مد گرايي با از بين رفتن توليدات داخلي و بومي و بي علاقگي براي خريد و استقبال از آنها همراه خواهد بود. همانگونه كه در دهه گذشته و با ترويج و اشاعه بيشتر مد و مدگرايي در كشور شاهد از بين رفتن بسياري از توليدات داخلي، به دليل عدم استقبال و به تبع آن بروز پديده ديگري به نام بيكاري بوده ايم.
به هر تقدير مد امروزه شكل يك صنعت را به خود گرفته و در زمره پردرآمدترين صنايع به شمار مي آيد، به نحوي كه فقط صنعت پوشاك – به عنوان يكي از اقلام صنعت مد- همواره جزو پنج صنعت اول پولساز كشورهاي پيشرفته محسوب مي شود و همين امر باعث جلب نظر سرمايه گذاران به اين حوزه شده است و اگر اقلام ديگر مد از قبيل جواهرآلات، اكسسوري و كالاهاي لوكس را هم در نظر بگيريم، ميبينيم كه حجم زيادي از سرمايه جهان را به خود جذب كرده و همچنان در زمره پر كشش ترين و جاذب ترين صنايع است.
فشن به عنوان يك صنعت ،به هدايت گري براي بازار پوشاك تبديل شده است.در سال 1990 ، 14.5 ميليون نفر در صنعت مد و طراحي اشتغال داشتند و اين رقم در سال 2014، به 57.8 ميليون نفر رسيد. اندازه بازار جهاني فشن در حال حاضر سه هزار ميليارد دلار است و دو درصد از كل توليد ناخالص جهاني را تشكيل ميدهد .
ارزش صنعت مد زنانه 621 ميليارد دلار است و مد مردانه نيز 402 ميليارد ارزش دارد.بازار كالاهاي لوكس مد 333.4 ميليارد دلار و بازار لباس هاي بچگانه نيز 186 ميليارد دلار در صنعت مد ارزش دارد.اين آمار و ارقام باعث شده طراحي لباس و فشن،جايگاه ويژه اي در صنعت بسياري از كشورها پيدا كند .در بازار منسوجات و پوشاك نيز در سال 2000، 26.5 ميليون نفر كار مي كردند ، تعداد آن ها 14 سال بعد، به 57.8 ميليون نفر رسيده است .
تمام اين اطلاعات و آمار و ارقام حاكي از اهميت اين صنعت است.وقت آن رسيده كه مسئولين عزيزمان نيز بيش از پيش به اين صنعت بها داده و با نگاهي علمي و از دريچه اي جديد به آن بنگرند.
سايت اوكي مد رسالتش همين است و در تلاش است بتواند براي تحقق مد ايراني و كمك به اقتصاد ملي گامي بردارد.
مدگرايي چيست؟
فرد مدگرا دوست دارد مدام خود را شبيه به ديگران در آورد يا تمام تلاشش بر اين است كه با ديگران تفاوت داشته باشد. از طرفي هر كدام از ما خيلي دوست داريم از ديگران تقليد كنيم و به قولي از بازيگران معروف يا افراد به نام كه از آخرين مد استفاده مي كنند پيروي كنند و از طرفي ديگر تمايل داريم نسبت به ديگران متمايز باشيم. در اصل كلمه «مد» تاثير اين دو نيروي متضاد در درون انسان هاست اما ما انسانها تنها به يكي از اين قطب هاي مخالف عمل مي كنيم و به طور كلي مي توان گفت به سمتي مي رويم كه فقط يكي از اين دو سر طيف مطرح شده است و ديگري سركوب مي شود.
در كل مي توان گفت ما طبق آخرين مد پيش مي رويم وقتي از مد جديد پيروي كنيم باعث مي شود مد پيشين به تدريج افت كرده و به نوعي از بين مي رود؛ علت آن است كه هر لحظه تعداد بيشتري از افراد تمايل دارند از آن پيروي كنند و بعد از گذشت زمان مد مورد نظر به صورت يك امر عاديدر مي آيد ، اپديمي مي شود و مجددا انسان ها به دنبال مد جديد تر مي باشند.
دمده
مد واژه اي برگرفته از زبان و فرهنگ فرانسوي مي باشد .اين دغدغه فكري امروز از آن شب مهماني شروع شد.
در دوره قاجار در پس مهماني درباري پس از ورود اليزابت مك نيل (همسر جان مك نيل) كه لباس ساتن سپيدي تزيينشده با چين هاي توري و رداي قرمز ابريشم بر تن داشت كه بر خلاف لباس هاي تعريف شده قجري بود ، گفت گوهايي ميان فتحعلي شاه و همسر اول دربار رخ داد و بلافاصله مد به طور رسمي وارد ايران شد…
پس از آن مد ، بطن زندگي شد و از دربار شروع شد و تا دل شهر گسترش يافت .
خياط خانه ها شلوغ شدند و مدهاي اروپايي را از كلاه سرگرفتند تا آن دكمه هاي طلاكاري.(شواهد نشان مي دهد آن دكمه هاي قابلمه اي از آن به بعد به افسردگي دچار شده و خودشان خودشان را تحريم كردند)
در يكي از همين روزها در خياط خانه اي واقع در خيابان لاله زار طيفي از تناليته هاي قرمز ديده شد… گل هاي لاله بودند؟ البته كه خانم ها گل لاله هم مي باشند ولي آنها شهروندهاي در حال گذر بودند كه از تعريف نوظهور مد ،پيروي ميكردند كه ناگهان در آن شلوغي(من هم در لابه لاي جمعيت خودم را روي پاشنه ام بالا كشيدم)
از رسته اي يك خانم زيبا با لباس هاي قجري (كه انگار در پس شلوغي هاي حوض خانه و بچه هاي قد و نيم قدش سرگرم بود) وارد خيابان اصلي شد. جمعيت شكاف خورد و سرها همه با تعجب به او نگاه مي كردند ، او كه خود هاج و واج مانده بود صداي نوزادي از پس جمعيت كه از ديدن حجم وسيعي از رنگ قرمز به حرف آمد و گفت : د
مادرش پاسخ داد : مده
كه از آن پس واژه دمده به معناي امروزي: اين چيه پوشيدي ،چهار تا مجله ي مد ببين ! آمد.
البته لازم به ذكر است كه اين واژه معناي لغوي خاصي ندارد و از دل كوچه و بازار نقل مي شود . اما در همين واژه ،پاراگراف ها حرف ،نهفته است .
كه امروزه چرخش دوراني «د» ها هم مسير با قدم هاي خورشيد به دور زمين است و ما هر روز و هر دقيقه «د» هايمان تغيير ميكند ، آنقدر كه سرهايمان 360 درجه در حال دوران است تا مبادا دمده شويم .
دمده ديروز ،مد امروز و مد امروز ، دمده ديروز است.و اين چنين در گذر است كه عينك هاي ته استكاني مد مي شود و ما مجبور به تغيير نگرش مي شويم كه زيباست .كه اين موضوع خود جاي تشويق دارد كه كلمه اي مي تواند نگرش بسياري از آدمها را تغيير دهد و اين يعني نگاهي مثبت .و اين پارچه هاي گل منگلي جذاب اين روزها ،كه چندي پيش با شعار همه گونه پيراهن مامان دوز ! و يا پارچه پيرزني پوشيده واه واه ،مواجه مي شديم (كه قابل ذكر است ،آنقدر كه همه خانم هاي 18 ساله پا به سن گذاشته محترم و عزيزند ،كه در گذشته اين جمله را براي اين كه بسيار مهربان و در چهره شان باغي از گل تصور مي كرديم ،اصطلاح كردند) و حالا شده است به به ، به گل هاي پيراهنت كه عطر نرگس ها را از باغچه مي آورد و تو آن شاپركي كه بر روي طبيعت لانه كرده ،به به از خود در حضور آيينه تمجيد كرده كه تمجيد مي شويم .
و اين مدها و دمده ها ساخته ذهن لطيف و خطرناك ما آدم هاست .
اميد است فكرهايمان و ذهن هايمان دمده نشود و هر روز ،آن عطر نرگس هاي همسايه بغلي را بشنويم كه مي گويد: آب ندادي به گلدون مرد !
و اين چنين انرژي هاي منفي را دمده كنيم كه بشود ، برود پيش مادرش زاري كند و هيچ فردي آن انرژي هاي دمده منفي را قروني نخرد .
مد عادت نيست ، انديشه است .
هر روز صبح كه از خواب بيدار ميشوي با چشمان پف كرده و موهاي ژوليده… وقتي مقابل آينه مي ايستي با خودت مواجه ميشوي و اين كه تا دقايق ديگر ،بايد اين شكل و شمايل را به چه سر و وضعي تبديل كني تا وقتي پايت را از خانه به منظور انجام كارهاي روزانه بيرون ميگذاري ،حداقل در منظر در و همسايه ،دوستان و همكارانت كه بارها و بارها تو را با چنين سر و وضع و استايلي ديده اند موجه به نظر برسي.
به نظر مي رسد اين نگرشي سنتي باشد كه به تو و يا شايد به همه افرادي كه در جامعه ايراني زيست مي كنند گوشزد ميكند كه تغييري نه كلي و حتي جزئي در وضعيت ظاهر ،موجب آن خواهد شد كه انگشت نما شده و حداقل تا چند روز معذب در اجتماع تردد كني ،تا آن زمان كه چنين ظاهري نيز براي افراد پيرامونت عادي به نظر برسد .به موجب چنين تفكري است كه معدود دفعاتي پيش مي آيد كه شاهد تغيير در وضعيت ظاهري خود و ديگران هستيم و چندان اين تغيير وضعيت را در خور شخصيت و جايگاه اجتماعي خود نمي دانيم .
اين در حاليست كه تغيير در نحوه پوشش ،شكل آرايش موها و يا حتي رنگ و طرح لباسي كه آن را انتخاب مي كنيم بيشتر از اين كه اين تصور را داشته باشيم كه ممكن است به مذاق ديگران خوش نيايد ،موجب تغيير در روحيه فردي ما شده كه هر يك از اين موارد از نقطه نظر روانشناسي اجتماعي و فردي قابل اثبات است .
با همه اين تفاصيل تصور كنيد كه يك روز و البته به تقليد از نحوه پوشش يك كاراكتر سينمايي و يا فردي كه در زمينه تبليغات بازرگاني نيز محبوبيت دارد حتي به شرط اين كه عرفيات پوشش جامعه اي را كه در آن زندگي مي كنيد را رعايت كرده باشيد ،دست به تغييراتي در شكل ظاهر خود زده و علاوه بر زيبايي و آرايش صورت و مو ، نحوه پوشش خود را نيز تغيير ديد ،اين امر مسلماً بر روحيات شما بسيار تأثير مثبتي خواهد گذاشت و شايد با نگرشي مثبت و سازنده پاي در اجتماع بگذاريد كه قطعاً روند و راندمان كاري شما را بالا خواهد برد اما پيش از نائل آمدن به چنين حسي و قرار گرفتن در چنين وضعيت خوشايندي ،واكنش قاطبه اجتماع نسبت به اين تغيير حالت و وضعيت شما بسيار ديدني است و در چنين شرايطي اين اتفاق براي شما خواهد افتاد كه با جملاتي نظير اين عبارات كه (خير باشه خبراييه ؟ يا بابا باكلاس! يا پيري و معركه گيري يا چقدر ژيگول شدي امروز ) و… مواجه خواهيد شد كه با لحني طعنه آميز شما را خواهند رنجاند .
در مواجهه با واكنش هاي تمسخرآميز معمولاً نخستين چيزي كه به ذهن فرد خطور ميكند آن است كه اصطلاحاً به اصل خود بازگشته و با به زبان آوردن اين عبارت آشنا كه (بابا اصلاً ولش كن،اين كار به ما نيومده) سعي كنيد شكل و شمايل گذشته خود را حفظ كنيد كه تازه اگر اين رجع را داشته باشد تا مدت ها اين بحث و گفت و گو نق ،تصور مي شود .
اين شل كن و سفت كن هايي كه معمولاً در اجتماع ايراني در مورد وضعيت آرايش ،پوشش و ظاهر افراد ،اطرافيان جرئت مي كنند در مورد آن اظهارنظر كنند ،نتيجه آن باشد كه الگوي مناسبي ،متناسب با فرهنگ جامعه ايراني وجود ندارد و همواره منتظر فرهنگي وارداتي هستيم كه علي رغم قرابت كلي از نظر شعائر و عرفيات با جامعه اما چندان مورد وثوق و اقبال مردمي قرار نمي گيرد .
نقل مجالس و محافل دوستانه است كه فلاني چرا يهو اينجوري شد و باز به حالت اول خودش برگشت؟ يا مثلاً جملاتي با اين مضمون كه اتفاقاً تيپ و قيافه جديدش خيلي بهش مي اومد اما اين كه چرا به حالت اول برگشت؟ فكر كنيم از بي لياقتيشه!
بررسي تاريخچه پيدايش مد
در دنياي امروز لباس براي اقشار و طبقات مختلف جامعه اهميتي بيش از يك پوشش ساده دارد، چنانچه فرد با پوشيدن لباس مناسب براي هر مكاني مي تواند قبل از معرفي خود به مخاطب آنچه مي خواهد را از طريق پيام پوشش منتقل سازد و انسان ها با توجه به چگونگي انتقال اين پيام به انتخاب لباس مي پردازند؛ ولي سؤال اينجاست كه اين اهميت از چه زمان و چگونه شكل گرفته است؟ در كتاب هاي تاريخي اي كه درباره تاريخچه لباس و پوشاك به نگارش درآمده، تصاوير متنوعي از لباس هاي بسيار مختلفي وجود دارد كه با ديدن آنها توجه بيننده به اين نكته جلب مي شود كه در گذشته چه نوع سبك پوشش يا مدي وجود داشته و اساساًطراحي لباس چگونه انجام مي شده است.
هر ملتي در هر دوره لباس رسمي و خاص خود را داشته كه منحصر به خودش بوده و تفاوت زيادي با لباس ديگر ملل داشته است .به عنوان مثال در تصاوير1، 2 ،3 ،4 شاهد اين تنوع در بين لباس اروپاي غربي، بانوان فرانسوي، هنرپيشه هاي زن چيني و سريلانكا مي باشيم.
اين تنوع طراحي پوشاك در قرون گذشته هنوز آنقدر مشهود نيست كه ذهن عموم مردم را به جايگاه طراحي لباس و اهميت آن در تفاوت سبك پوشش معطوف كند، چرا كه هنوز طراحي لباس و گرايش به مد به صورت آكادميك و امروزي شكل نگرفته بود و تنوع لباس تنها براي قشر خاصي وجود داشت.
لباس هاي مجلل در درجه اول براي خانواده سلطنتي كاربرد داشته و بعد از آن به ترتيب براي وابستگان به خانواده هاي سلطنتي و خانواده هاي اشراف استفاده مي شد. انقلاب ها و جنگ ها با تأثيري كه بر زندگي مردم و اوضاع اقتصادي، سياسي و فرهنگي مي گذارد، همواره عاملي تأثيرگذار بر ظاهر و لباس مردم نيز بوده كه فرانسه شاهدي بر اين مدعاست.
در واقع با آنكه فرانسه در گذشته نيز همچون امروز مظهر مد بوده، ولي انقلاب فرانسه در نوع پوشش تأثيري به مراتب ژرفتر داشته است. قبل از انقلاب فرانسه سبك پوشش و لباس مورد استفاده يك فرد، نشان دهنده طبقه اجتماعي وي بود، افراد معمولي اجازه استفاده از سبك پوشش اشراف را نداشتند و لباس هاي معمولي و ساده از نظر طراحي، پارچه و رنگ متعلق به عوام بود.
در زمينه پوشاك زنان، بايد گفت كه سراسر اروپا از شيوه لباس پوشيدن فرانسوي ها – به ويژه ماري آنتوانت كه طراح لباس هايش دوشيزه «رزبرتين» بود – پيروي مي كردند. گاه به گاه عروسك هاي بزرگي، به نام «عروسك هاي مد» كه آخرين طرح هاي لباس بر آنها پوشانده شده بود، از فرانسه به پايتخت كشورهاي ديگر صادر مي شد تا در معرض نمايش مشتاقان گذارده شود .
لباس ها تا قبل از انقلاب فرانسه نشان از شكوه و تجمل داشتند كه اين جلوه گري با متعلقات بسيار زياد اعم از كلاه، بادبزن، عصا، زيورآلات و غيره تكميل مي شد. ولي با آغاز فضاي جديد سياسي و اجتماعي، آن هم قبل از وقوع انقلاب فرانسه، اهميت درجه بندي هاي لباس طبقات اشراف كمرنگ شد و كم كم اختلاف طبقاتي پوشش به حداقل ميزان خود رسيد.
پس از انقلاب فرانسه مجلات ويژه لباس ديگر منتشر نمي شد و اطلاعات مربوط به لباس پاريسي را مي بايست از منابع آلماني و انگليسي به دست آورد. نشانه هاي امتياز طبقاتي از طريق شيوه لباس پوشيدن، توسط مجلس ملي برانداخته شد.چارلز فردريك ورث از جمله افراد معروف و سرشناس در زمينه طراحي لباس است.
او با نگاهي متفاوت توانست شغل خود را از خياط صرف بودن خارج و به يك هنرمند حرفه اي صاحب نظر در زمينه طراحي لباس تبديل كند، به وجهي كه نظرات او براي اشراف بسيار دلپذير بود و در مقام يك طراح از مدل هاي طراحي شده اش دفاع مي كرد.
البته در اين مرحله هنوز اين طراحي ها به صورت تك دوزي و سفارشي بود و تحولات بزرگ در زمينه پوشاك با وقوع انقلاب صنعتي به وجود آمد. در جنگ جهاني اول، كارخانجات نساجي براي توليد لباس نظاميان تجهيز شدند و بعد از جنگ جهاني دوم نيز طرح توليد انبوه پوشاك به منظور صرفه جويي اقتصادي ادامه پيدا كرد.
به اين ترتيب فضاي توليد پوشاك وارد دنياي جديدي شد كه آن عبارت بود از «توليد انبوه». با اتمام جنگ و سپري شدن چندين سال از آن و ضرورت از بين بردن فضاي افسرده ناشي از تأثيرات رواني جنگ و نياز مردم به شادي و احساس امنيت، دنياي مد در حوزه لباس وارد عمل شد و دوره نويني را رقم زد. علاوه بر اين، سده بيستم به عصر ارتباط جمعي بدل شد.
شمار انواع مجلات مد رو به افزايش گذاشت و عكس هاي مد، رفته رفته جايگاه خاص خود را پيدا كرد. تأثير اين عكس ها به محض آن كه ارائه شدند، فوقالعاده بود و علاوه بر سهيم كردن بسياري از افراد در فرايند شتاب آلود انتقال مد از سالن هاي طراحي لباس به توليد و بازار، دري به جهان دور از دسترس مدهاي پاريس و لندن گشود.
سير اين تحولات باعث شد مد به معناي واقعي و به صورت جهاني براي همه مردم فارغ از تفاوت هاي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي در دسترس قرار گرفته و قابل استفاده شود. با پيشرفت اين هنر-صنعت توجه به ذائقه همه اقشار جامعه ضروري مي نمود و كارخانجات نساجي و شركت هاي توليد پوشاك اين ضرورت را به عنوان امري مهم در جهت پيشبرد اهداف و گسترش بازار فروش مورد عنايت خاص قرار دادند.
طراحي مد يك كار هنري است، كه در حوزه توليد پوشاك و لباس و لوازم مربوط به سبك زندگي و تحت تأثير اوضاع فرهنگي و اجتماعي جامعه در يك دوره زماني مشخص انجام مي پذيرد. به طور كلي عقيده بر اين است كه طراحي مد در قرن نوزدهم توسط «چارلز فردريك ورث»آغاز شد.
او نخستين طراحي بود كه مارك خودش را بر روي پوشاك و لباس هايي كه طراحي و توليد مي كرد، مي دوخت. بنا بر مطالعات انجام شده در مورد طراحي پوشاك و لباس، صرفاً پوشاك و لباس هاي طراحي و توليد شده پس از سال 1858 ميلادي مي توانند در زمره طراحي مد در نظر گرفته شوند.
در دوره كنوني با شكلگيري شاخه ها و زيرشاخه هاي مختلف مد شاهد رشد فزاينده اين حوزه ايم و طراحي لباس به عنوان يكي از رشته هاي مهم و اصلي مد، در مسير شكوفايي خود است و روز به روز بهتر و گسترده تر مي شود. خلاقيت طراحان و توجه عموم مردم به آنچه در دنياي مد در حال رخ دادن است،باعث سرعت گرفتن رشد اين عرصه مي شود و بازار در تلاش براي ايجاد هماهنگي بين نياز مصرف كننده و خلاقيت طراح هر روز شاهد تغييري در خود است.
معاني و تفاوت اصطلاحات استايل ، ترند ، مد يا فشن
استايل، فشن، مد و ترند ، كلمات كليدي دنياي مد هستند و بار ها پيش آمده اين كلمات را شنيديم يا خوانده ايم اما معناي دقيق آن ها را نميدانيم. اين كلمات رابطه نزديكي با يكديگر دارند ، سايت اوكي مد معناي دقيق اين كلمات را توضيح مي دهد.
استايل
معناي كلي كلمه استايل سبك و مدل است و تنها كاربرد آن در دنياي مد نيست. كلمه استايل به معناي يك سبك مشخص و با آيتم هاي معلوم شده ي لباس، موزيك، دكوراسيون و حتي زندگي مي تواند باشد.
انواع استايل شامل :
استايل(سبك) لباس پوشيدن ، استايل شيك ،استايل كلاسيك ،استايل بوهو و…
اكثراً شنيدن كلمه يونيفرم ما را ياد يونيفرم مدرسه يا كاري مياندازد. يونيفرم يك سيلوئت (فرم) ثابت لباس است كه فقط جزئيات آن تغيير ميكند. بزرگترين افرادي كه در دنيا به عنوان نماد استايل شناخته شده اند استايل يونيفرم دارند.
اهميت استايل
استايل به معناي سبك لباس پوشيدن از سرتاپا است كه مدل مو و آرايش هم شامل ميشود. استايل شخصي به اين دليل مهم است كه شما توسط سبك لباس پوشيدنتان معرفي ميشويد
شايد به نظر برخي افراد اين موضوع خيلي سطحي باشد اما همه ما قضاوت ميكنيم. اولازهمه چيز ظاهر ديده ميشود و در ناخودآگاه ما تأثير اوليه را ميگذارد.
استايل يونيفرم
استايل يونيفرم، يك استايل مشخص شده است كه فقط در جزئيات تغيير ميكند. شما ميتوانيد دو يا چند استايل متفاوت را با هم بسته به شخصيت و علايق خود انتخاب كنيد و آن ها را با هم تلفيق كنيد.
مزايا استايل يونيفرم
خبر بد اين است كه اگر فردي تنوع طلب هستيد و حتي آيتم هاي كوچكي مانند رنگ لاك، عطر و .. را متناوباً تغيير مي دهيد ممكن است نتوانيد اين استايل را براي خود درست كنيد. استايل يونيفرم استايلي است كه شما با آن شناخته ميشويد و به ياد ميمانيد. و يا حتي اگر كساني كه شما را ميشناسند آيتمي كه شما در استايلتان استفاده ميكنيد را جاي ديگري ببينند ، آن آيتم آن ها را ياد شما مياندازد.
استايل يونيفرم، به استايل شخصي شما و خود شما ثبات ميبخشد.
كارل لاگرفلد طراح معروف لباس، آنا وينتور سردبير مجله ووگ و حتي آدري هپبورن بازيگر معروف هاليوودي كه هر سه از افراد مطرح مد هستند ، استايل يونيفرم دارند.